پیمان در عالم اعتباری
پیمان در عالم اعتبارات (قسمت اول)
تصور کنید در یک بعد از ظهر گرم برای خرید به یک مغازه لباس فروش رفته اید و پیراهنی را خریداری می کنید
و هنگامی که به خانه بر می گردید
از خریدتان پشیمان شده اید
چه چیزی شما را ملزم می کند که بر خریدتان باقی بمانید
البته،شما می توانید فروشنده را راضی کنید که پیراهن را پس بگیرد
اما شما نمی توانید معامله را یک طرفه فسخ کنید
و اگر به اجبار لباس را پس دهید
و قهرا پولتان را از صندوق مغازه بردارید
قطعا مجازات می شوید
و دیگران شما را سرزنش می کنند و به شما خواهند گفت که
بر سر قرارداد بمان
چرا؟
چرا شما باید وفادار باشید؟
شما گقتید :من این پیراهن را خریدم. و فروشنده گفت: من این پیراهن را فروختم.
و تمام
کلمات دیگر الان وجود ندارند
شاید بگوید باید وفدار باشی بخاطر اراده معامله ای که در هنگام خرید وجود داشته است
پاسخ این است که
اراده ،لحظه ای از قرارداد بود
و الان وجود ندارد
به علاوه
اگر امروز من خانه ای را خریدم
به چه دلیل فرزندانم قرارداد را نگه دارند
در حالیکه طرفین قرارداد مرده اند و دیگر نمی توانند اراده کنند
و اراده فرزندان من نیز اراده من نیست
پس چرا ما بر سر عقود خود باقی هستیم
جواب درست این است: به علت پیمان
پیمان موجودی اعتباری است
که نه در عالم واقع است
مانند کوه
و نه در عالم ذهن
مانند عدالت
پیمان مفهومی ساختنی است که اشخاص در معاملات خود فرض می نمایند
مانند مفهوم بدهی
زمانی که شما شیشه پنجره را با توپ می شکنید
گویا که شما دارای ظرفی هستید که مقدار مبلغ خسارت شیشه داخل ان است
ظرف همان بدهی است
که در فقه ذمه می نامند
و از ین رو پیمان مانند ذمه موجودی اعتباری است
برای مشاهده متن انگلیسی کلیک کنید- ۹۵/۰۵/۱۹